رضا صادقی ، 25 مرداد 1358 در شهر بندرعباس چشم به جهان گشود و اصالتش از شهریست زیبا به نام میناب (آنامیس) . نظر به اینکه در خانواده مذهبی و مقید چشم به دنیا گشوده بود ، ابتدا خواندن را با تلاوت قرآن آغاز کرد ، علاقه مندی او به مسائل هنری باعث شد تا در زمینه موسیقی فعالیتش را آغاز کند .
سال 1368 ابتدای راه و به نوعی اولین جرقه فکری او بود با توجه به اینکه در آن سالها منطقه بندرعباس امکانات بسیار محدودی برای فراگیری داشت ، او با مطالعه کتابهای متفاوت در این زمینه ساختار فکری خود را در مورد این هنر بسیار رویایی و لطیف استحکام بخشید . علاقه مندی او به موسیقی مدرن باعث شد تا از نگاه موزیسین های بزرگ برای بعد کاری خود استفاده کند در سال 1371 اولین آهنگ خود را به نام« راز عشق » ساخت. شاید در آن سالها کارهای او مورد قبول واقع نمی شد زیرا تفکرات به سوئی دیگر سوق گرفته بود. در سال 1372 اولین کار را در قالب کاست ارائه کرد که به نام همان« رازعشق» بود اما از حق نگذریم هیچ نوع بار هنری نمی شد در آن پیدا کرد اما حرکتی تازه بود. در سال 1373 با کمی دقت دومین کار خود را به نام« بال پرواز» ارائه کرد که کاستش نظر عموم را نسبت به کارهای او جلب کرد و او با شوق بیشتری به کسب تجربه و اطلاعات گام به جلو برداشت. بنا به دلایلی در سال 1374 به طور موقت دست از کارهای هنری برداشت و شاید همان مدت برای او مدت زمان پر باری بود و اواخر سال 1374 بود که با ارائه کاستی تحت نام« کلاغ غارغاری» شروع دوباره اما تا حدودی قوی تر از قبل را تجربه کرد. علاقه زیاد او به هنرمندانی چون استاد چشم آذر و بیات باعث شد تا به کارهای ایشان و بزرگانی دیگر توجه خاص داشته باشد. و کارهای او تحت شعاع آنها قرار گرفت البته او در زمینه شعر و ادبیات فعالیت دارد و ارادت او به شاعرانی چون« اخوان ثالث ، حافظ ، مولانا ، سهراب سپهری ، شاملو و ماگوت بیگل » باعث شد ذهنیت فکری آنها را در راه خود نورپردازی کند . البته لازم به ذکر است که نود و پنج درصد کارهای او با کلام های خود اوست.
در سال 1375 کاست« گل لاله» را ارائه داد که به نوعی با کارهای قبلی او تفاوت داشت . او سیر نسبتا صعودی را دنبال کرد به طوری که در سال 1376 « بندرقدیم» ، 1377 «مستانه و دیوانه» در سال 1378 « رویای شیرین و ده ثانیه» را با هم در یک سال ارائه داد. سال 1379 سال آرامش و کسب تجربه بود. یک حادثه زیبا در رویاهای او لحظه ها را برایش سرشار کرده بود تا اینکه در سال 1380 کاست « عاشقم من » را که با گیتار اجرا شد را به بازار ارائه داد که مورد استقبال خاصی قرار گرفت البته این کاست قبل از اینکه ویرایش شود به بازار رفت که در مورد آن جای بحثی طولانی است .آن حادثه زیبا و رویایی نگاه تازه او به عشق و عاشق شدن بود و دیدن زشتیها را با نگاه دیگر. او مدت 8 سال پیراهین مشکی به تن داشت و همه مردم او را مشکی پوش می شناختند تا اینکه در سال 1381 کاست حکایت مشکی پوش را به مردمی تقدیم کرد که سالها او را با مهرشان به اوج سوق می دادند.حکایت مشکی پوش ، آغازی است برای حرکتی ار نوع مشکی پوش برای دنیای زیبا که مشکی هم در آن زیبایی جای خاصی دارد. رضا صادقی با همسفری آهنین به سوی دنیای سبز فردا به پیش می رود.